پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
بر هادی راه حضرت هو صلوات بر عسکری و نور دل او صلوات می خواستم امشب براتون از شروع سفر بگم از ایستگاه اول سفر جایی به اسم گل خانه عطرآگین شاهد...از شوق رفتن و استرس های توی اتوبوس...از حسینیه مهران و همه چیزهایی که توی مرز گذشت...اما... اما یه حسی انگار این جمعه نمی تونه بکنه از سامرا...می دونی چرا ؟ یادته چند وقت پیش شهادت امام رضا که بود...حرمو حتمآ دیدی ازتلویزیون دیدی چه جمعیتی، چه شور و عشقی، دلت هوایی حرم می شد... تصاویرو که می دیدی دوست داشتی تو هم اونجا بودی غرق در دریای زوار... توی صحن انقلاب روبروی ایوون طلا... اما حداقل به یه چیزی میتونستی دلتو خوش کنی که اگه تو نیستی کلی عاشق هست که تو حرم امامت سینه بزنه و اشک بریزه و نزاره خالی بمونه و سوت و کور... خب می دونی ارتباط این حرفم با این شب جمعه چیه ؟ میگن غریب الغربا لقب امام رضاست، اما چه غربتیه که اینهمه عاشق توی حرمش پرپر میزنه... من یه غربت بزرگتر برای امشبت دارم... می دونی که امشب شب شهادت امام حسن عسکری.ع. هستش و میدونی حرمش کجاس، سامرا...بمیرم برای غربت و سکوت امشب حرمت آقا ...چه حرمی...حرمی که بوی غربتش حتمآ از مدینه ومزارهای خاکی بقیع تا اینجا کشیده شده... کاش بشه اون روزی که بیایم توی حرمت و یه شب جمعه وقتی داره اذان حرمت پخش میشه بشنویم که موذنش ندای حقانیت ولایت و امامت شما و امیرالمومنین رو سر میده، می دونی آخه دل آدم به درد میاد وقتی میفهمه اذان حرم امام بچه شیعه "اشهد ان علیآ ولی الله "نداره... یعنی امشب کسی هست که توی حرمت روضه بخونه و اشک بریزه؟ چه سوالی پرسیدم...مگه میشه امشب بعد غوغای بین الحرمین سر نزنه حرم پدر، خوب می دونی کیو میگم ...وای که چه محشری میشه... تو هم مثل من دلت میخواست اونجا باشی...پس بیا دعا کن و بخواه یه عصر جمعه بطلبه سامرا...دم سرداب و بعدشم... سلام علی آل یاسین السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته... این رزق سامراست که هنوز حسرت بدلش موندم... (ببخشید که امشب نشد از لحظه های راجعونی بودن و سفر براتون بگم اما مگه غیر از اینه؟ رجعت بسوی امامی که تنهاست و غریب!)
کربلا فقط پیاده
[توسط: ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |